...!!!
اين از شعراي خودمه دوس دارم با حوصله بخونيد و هر اشكالي داشت(ميدونم اشكال زياد داره) تو قسمت نظرا برام بنويسيد اينجوري بهم كمك ميكنيد كه از اين به بعد بهتر بنويسم
من از پشت اين پنجره به هيچ مي انديشم
و تو را ميبينم
وتو را مي خوانم
و تو ديشب در خواب بوسه ام را...
كنارم نماندي و رفتي
و گفتي من و تو هرگز در امتداد هيچ خطي...
و من اكنون شايد به تو مي انديشم!!!
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 15:49 توسط گلاله
|
چاوه روانتم تا دوایین هه ناسه